علاقهمند کردن و وفادار کردن مشتری دو ستون مدیریت ارتباط با مشتری است. آنها به طور مساوی مهم هستند، اما نیاز به رویکردها و مهارتهای متفاوتی دارند. به عنوان مثال، مجاب کردن مشتری اغلب بسیار پرهزینهتر از وفادار ساختن وی است و دانستن شیوه مدیریت اولین لحظات ارتباط ضروری است. در اینجا 4 نکته برای کمک به ایجاد یک رابطه پایدار با مشتریان، از لحظه ایجاد ارتباط تا وفادارسازی وی ارائه میشود:
شما فرصت دومی برای ایجاد یک تصور خوب از خود ندارید. بنابراین با دقت خود را برای اولین قرار ملاقاتتان با یک مشتری احتمالی آماده کنید. در مورد شرکت و مسیر شغلی وی از طریق لینکدین یا شبکه خود اطلاعات کسب کنید. اگر دوستان مشترکی دارید، برای شناخت بهتر طرف مقابل خود از آنها درباره وی سوال بپرسید.
در اولین قرار ملاقات، به مشتری خود گوش دهید، سعی کنید موقعیت او را درک کنید. به منظور ارزیابی خوب نیازهای وی، انتظارات او را به زبان خودتان تکرار کنید. پیشنهاد یا راه حل خود را با توجه به نیازهای وی ارائه دهید. تنها موارد مورد علاقه وی را انتخاب کنید، این امر تأثیر زیادی دارد. با انجام این کار، طرف مقابل شما احساس میکند شنیده شده است و شما میتوانید یک نقطه لنگر مثبت برای بقیه رابطه خود ایجاد کنید.
مشتریان بیش از حد مورد بازاریابی قرار گرفتهاند. برجسته شدن اغلب دشوار است و پیدا کردن مشتریان از طریق شبکههای اجتماعی حرفه ای (مجازی و یا واقعی) راه خوبی برای متمایز شدن است. یکی از موثرترین تکنیکها برقرار کردن ارتباط با استفاده از توصیه دیگران است. افرادی که میخواهید ملاقات کنید را انتخاب کرده و دوستان مشترک خود را شناسایی کنید. سپس از این دوستان بپرسید آیا آنها به شما اجازه میدهند از طرف آنها با مشتری احتمالی خود تماس بگیرید یا نه. افراد به ندرت ملاقات با فردی که به وسیله شبکهاش توصیه شده است را رد میکنند.
برای وفادار ساختن یک مشتری، نقاط تماس را در شرکت چند برابر کنید، این اقدام امکان شناخت بهتر مشتری را برای شما فراهم میآورد و در صورتی که یکی از همکاران شما شرکت یا موقعیت خود را ترک کند، برقراری رابطه شما را تضمین مینماید.
به خدماترسانی ادامه دهید، حتما با مشتریان خود که همان مشکلات یا کارکردها را دارند تماس بگیرید. در واقع، گفتگوهای بین همکاران به طور کلی برای طرفهای شما مفید است و نقش شما را از تأمینکننده به یک شریک ارتقاء میدهد.
سعی کنید زبان مشتری خود را اتخاذ کنید، اغلب شرکتها از کلمات اختصاری برای اشاره به خدمات یا واحدها استفاده میکنند. اگر شما این اصطلاحات داخلی را بدانید، این احساس را ایجاد میکنید که از آنها هستید.
این امر به دو دلیل مهم است. اول از همه، هنگامی که شما همراه مدیر یا یک متخصص از شرکتتان با مشتری ملاقات میکنید، برای مشتریتان ارزش قائل شدهاید و او میتواند از این رفتار کیفیت سازمان شما را درک کند. در این جلسه، مشتری شما نیازهای خود را دوباره بیان میکند و شما را در فضای خود قرار میدهد. این فضا به شما این امکان را میدهد که نقش و ارزشی که مشتری برای شما قائل هست را متوجه شوید.